نتایج جستجو برای عبارت :

حاج آقا مسالةٌ

رفته بودم بند ساعتمو عوض کنم. روی صندلی کنار ویترین منتظر نشسته بودم و تصمیم داشتم تا وقتی کار پیرمرد تپلی گوگولی صاحب مغازه تموم بشه مثل بچه‌ی آدم سرم توی گوشیم باشه و ساچما بازی درنیارم...
خب نمیذارید دیگه!!! برادر من خواهر من میای به فروشنده می‌گی ساعت بند چرم لاکچری می‌خوام فقطم چرم کروکدیل باشه؛ 
 بعد وقتی ساعت چند میلیونی رو می‌گیری دستت می‌پرسی: آقا اینا کروکدیلاشون ذبح شرعی می‌شه دیگه؟!؟ عاخه میخوام ببینم می‌شه باهاش نماز خوند

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها